پی‌آمد

پی‌آمدِ آنچه بر من می‌گذرد

پی‌آمد

پی‌آمدِ آنچه بر من می‌گذرد

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

بحران کتاب

چهارشنبه, ۱۷ آبان ۱۳۹۶، ۰۸:۳۸ ب.ظ

در بحران کتاب‌خواندن گیرم، مدتی قبل خطای دکارت تمام شد، از آن مدت یک ماهی می‌گذرد اما به دو دلیل هیچ کتاب دیگری را شروع نکردم، یکی این که با شروع ترم و گرفتن درس نظریه میدان کوانتمی 2 (که موضوع‌اش بازبهنجارش یا Renormalization است) فهمیدم که کلی چیز را از فیلد یک پیچانده ام که باید باگهایش را پر کنم و هنوز هم این پروسه تمام نشده و خیلی برایم وقتگیر است. دوم این که مدتهاست در لیست گذاشته‌ام که قرآن را بخوانم اما قرآن مثل کتاب‌های دیگر نیست که بشینی و بخوانی تمام، فکر کنم هم نباید این طور باشد آدم باید پیوسته هی بخواند نه مثل کتابهای دیگر، این یک ماه تلاشهایی داشتم برای خواندنش و بقره دارد تمام می‌شود اما این تلاشها اصلا منظم نیست و گاهی میخوانم و گاهی ول می‌کنم و اینها باعث شده کتابهای دیگر هم نخوانم و به گمانم این رویه را باید تا حدی اصلاح کنم، برنامه منظمی برای قرآن ترتیب دهم که البته با توجه به روزهای بالکل نامنظمم کمی بعید به نظر می‌رسد. بین نماز ظهر شاید بهترین گزینه باشد.

القصه همین‌ها باعث شده که فعلا کتابی در دستم نباشد. همین الان کتابهای برای خواندن را روی زمین چیدم تا بالاخره تصمیم بگیرم، کتابها سه دسته‌اند، سنگین‌ترین کتابها مربوط به منطق ریاضی و فلسفه تحلیلی بودند که همه در راستا و شبیه هم هستند. این دسته را ترجیح می‌دهم فعلا نخوانم چون چیزهای به اندازه کافی سنگین در فیزیک می‌خوانم. بماند برای وقتی که آسودگی فکری بیشتری دارم، کتابهای دسته دوم سنگین نیستند اما آسان هم نیستند، باید با فکر و حوصله بخوانم و کتابهای دسته آخر کتاب قصه‌اند، آن دسته کتابهایی که پا را روی پایت بنداز و بخوان. فکر کنم بتوانم یک در میان بخوانم، یکی قصه و یکی معمولی و این دسته کتابها را تمام کنم.

پ.ن1: من کتابخوان نبوده‌ام اما فکر کنم حالا معتادِ کتاب شده‌ام. دیروز سارا متنی برایم فرستاد که می‌گفت آدم واقعا می‌تواند معتاد چیزهایی مثل کتاب یا فیلم بشود و ساز و کار زیست شناختی آن واقعا شبیه اعتیاد به مواد مخدر است، منتهی مواد مخدر لذتِ بسیار بیشتر از لذتهای معمولی دارد و این باعث می‌شود مراکز لذت مغز دچار آسیب شود و آدم دیگر از چیزهای معمولی لذت نبرد.

پ.ن2: من نمی‌توانم دو کتاب را همزمان بخوانم برای همین ایده‌ی خوبی نیست که یک کتاب معمولی و یک کتاب قصه با هم بخوانم، گرچه سارا می‌تواند.

پ.ن3:این پست بیشتر بلند فکر کردنِ من بود تا تصمیم بگیرم، فکر کنم بالاخره باید از یک چیزی شروع کنم، گفت و گو با مرگ را انتخاب می‌کنم، نوشته آرتور کوستلر، آرتور کوستلری که کتابِ خوابگردهایش برایم فوق‌العاده بود.

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۶/۰۸/۱۷
احسان ابراهیمیان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی